کتاب: معامله گری با ذهن آگاهانه

از طریق ذهن آگاهی و پیشرفته ترین روش‌های روانشناسی، عملکرد معاملاتیتان را به مطلوب ترین سطح ممکن برسانید. (به بهانه کتاب معامله گری با ذهن آگاهانه)

اگر این کتاب را برداشته‌اید و درحال ورق زدن آن هستید، احتمالاً به این دلیل است که در زمینه‌ی معامله‌گری با مشکلاتی مواجه هستید یا به رغم تلاش‌های خود هنوز نتوانسته‌اید به سطح دلخواه‌تان در معامله‌گری دست یابید. احتمالاً تا به حال در معاملات خود یک یا چندین یک از موارد زیر را تجربه کرده‌اید:

• ·       بستن زودهنگام معاملات سودده، به‌رغم آگاهی از بی کم وکاست بودن موقعیت این معاملات.
• ·       خودداری از شروع معامله‌ًای کاملاً خوب بدلیل ترس از باخت و زیان.
• ·       ادامه‌ی معاملات زیا‌نده به امید بازگشت به نقطه‌ی سربه سر.
• ·       افزودن به موقعیتی زیان‌ده به امید رونق گرفتن مجدد بازار.
• ·       کسب سود در صبح یک روز و از دست دادن آن در عصر همان روز.
• ·       بی پروا تر شدن بعد از از دست دادن پول خود.
• ·       انجام معاملات برنامه‌ریزی نشده در زمان حرکت ناگهانی بازار.
• ·       دست کشیدن از خرید و فروش یا کاهش حجم معاملات بعد از تجربه‌ی زیان.
• ·       معامله کردن، بیش از مبلغی که روال سنجیده‌ی مدیریتِ سرمایه پیشنهاد می‌کند.
• ·       نگهداری معاملات بیش از مدت زمانی که باید نگه داشته شوند به منظور دستیابی به “موفقیت چشم‌گیر”.
• ·       عدم موفقیت در  طراحی معامله‌ای کاملاً مناسب بدلیل زیان در دو معامله‌ی اخیر.
• ·       افزایش بیش از حد اعتماد بنفس بعد از کسب سود زیاد در یک روز، و آسیب زدن به معاملاتتان.
• ·       عدم موفقیت در بهبود عملکرد معاملات خود، به رغم کسب سودهای کم به طور مستمر.

مقدمه

این مشکلاتِ در معامله گری، آسیب رسان هستند. آن‌ها نه تنها از لحاظ مالی به شما ضرر می‌رسانند، بلکه آنها مشکلات روحی و روانی نیز به بار می‌آورند. حرفه‌ی دیگری وجود ندارد که به اندازه‌ی معامله‌گری خصوصیات روحی شما را محک بزند. این مشکلات و رفتارهای غیرحرفه‌ای در معامله‌گری از چالش‌های روحی و روانی ناشی می‌شود که معامله‌گران با آن‌ها برخورد می‌کنند.

احتمالاً، تا به حال بسیار تلاش کرده‌اید تا این مشکلات را از میان بردارید اما رو‌ش‌هایی که بکارگرفته‌اید، موفقیتی بهمراه نداشته است. بعد از مدتی، ممکن است از خود پرسیده باشید که آیا اصلاً چیزی وجود دارد که نتیجه داشته باشد، یا حتی بدتر، شاید به شایستگی خود در معامله‌گری تردید کرده باشید.

این کتاب با روش‌هایی که تا بحال بکارگرفته‌اید، متفاوت است. این کتاب، ذهن اگاهی؛ روشی پیشرفته با پشتوانه‌ای علمی، و یک فرایند روانشناسی معامله‌گری مشخص را پیشنهاد می‌کند: که این دو باهم می‌توانند در کنترل چالش‌های روحی و احساسی و بهبود عملکرد در معاملات راهگشا باشند.

گری دیتون

گری دیتون ، دکتر روانشناس، بعنوان روانشناس در زمینه‌ی معاملات، مدرس معامله‌گری و معامله‌گر فعال در قراردادهای آتی  S&P e-mini و بازارهای ارز، در این خصوص می گوید:

 من (نویسنده) در زمینه‌ی روانشناسی بالینی آموزش دیده‌ام. 15 سال قبل وارد حوزه‌ی معامله‌گری و روانشناسی معاملات شدم. مانند بسیاری از معامله‌گرانی که وارد بازار می‌شوند، بسیاری از مشکلاتی را که در بالا به آن‌ها اشاره شد، تجربه کردم. تجربیات شخصی و تجربیاتی که در ارتباط با سایر معامله‌گران داشتم، به من آموخت تصور عمومیِ مهار و حذف احساسات در معامله‌گری، اثری ندارد.

بلکه کاملاً برعکس، هرچه برای مهار احساساتمان بیشتر تلاش کنیم، توجه‌مان بیشتر از معاملاتمان منحرف می‌شود و معاملاتمان آشفته تر می‌شود. نه‌تنها این تصور عمومی، اثربخش نیست، بلکه اشتباه هم هست. معامله‌گران بی‌شماری، در معاملاتِ این‌چنین، موفقیت چندانی نداشته اند و نتوانسته‌اند مهارت‌های معامله‌گری مطابق با تصور عمومی را فراگیرند، زیرا تلاش برای رهایی از افکار واحساساتمان از طریق همیشگیِ حل مسائل، خود علت ایجاد مشکلات است. در این روش، با گرفتار شدن در الگوی ذهنی خشک و غیرقابل کنترل به معاملاتمان آسیب می‌رسانیم.

آلبرت انیشتن می‌گوید:

“مسائل بوجود آمده از طرز تفکر فعلیتان را نمی‌توانید با همین طرز تفکر حل کنید، باید یاد بگیرید که به دنیا نگاهی تازه بیاندازید”.

روشن است که انیشتین این سخن را در زمینه‌ی معامله‌گری بیان نکرده ‌است اما اگر بخواهیم بر چالش‌های ذهنی رایج در معامله‌گری غلبه کنیم، باید طرز فکر خود را تغییر دهیم. این کتاب چگونگی آن را به شما نشان خواهد داد.

زمانی که در همایشی درمورد روانشناسی چیز بسیار حیرت انگیزی را دیدم، تفکرم راجع به روانشناسیِ معامله‌گری شروع به تغییر کرد.

.

در نمایشی تصویری یک روانشناس نشان داده شد که در حال درمان فردی افسرده و مستعدِ خودکشی بود. تنها در طی یک جلسه درمان، فرد بطور قابل ملاحظه‌ای تغییر کرد. دیگر افسرده نبود و تمایلی نیز به خودکشی نداشت. به درمان روانشناختیِ بیشتری نیز نیاز نداشت. نمی‌توانستم درست بفهمم که آن روانشناس دارد چه کار می‌کند زیرا با هرآن‌چه که بعنوان روانشناس تا آن زمان آموخته و عمل کرده بودم بسیار متفاوت بود وحتی دور از انتظار بنظر می‌رسید، اما بشدت حتم داشتم که هرچه که باشد، بسیار قدرتمند است.

به این طرز فکر متفاوت در روانشناسی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یا ای. سی. تی[1] گفته می‌شود. زمانی که برای اولین بار آن فیلم را دیدم، ای. سی. تی شناخته شده نبود. نوشته‌های چندانی درمورد آن وجود نداشت و افراد کمی آن را تجربه کرده بودند. اما همه چیز تغییر کرد. در حال حاضر تعداد زیادی کتاب، مقاله‌ی علمی و همایش در این مورد وجود دارد و بدلیل اثر بخش بودن این روش درمان، روانشناسان بیشتری آن را پذیرفته‌اند.

حوزه‌های خارج از زمینه‌ی درمان نیز درحال استقبال از این روش هستند. برای مثال، سوزان دیوید و کریستانا کنگلتن[2] مقاله‌ای درمورد “چابکی ذهنی‌” ای که ای. سی. تی بخصوص برای مدیران اجرایی و پیشگامان در صنایع بهمراه دارد، ارائه دادند. آیا شما در معاملات خود ترجیح نمی‌دهید که بجای درگیری ذهنی از چابکی ذهنی برخوردار باشید؟

ذهن آگاهی

یکی از اجزای اصلی ای. سی .تی، ذهن آگاهی است. همان‌گونه که در این کتاب نیز خواهید دید، ذهن آگاهی اهمیت بسیار زیادی برای معامله‌گران دارد. هرچند ذهن آگاهی، ریشه در سنن شرقی دارد اما تحقیقات علمی معاصر نشان می‌دهد که از لحاظ روانشناختی قدرت بالایی در تأثیرگذاری مثبت برروی ما دارد و حتی قادر است ساختار مغزمان را توسعه دهد. نوع دیدگاهِ ای. تی. سی نسبت به ذهن آگاهی، به همراه سایر فنون روانشناختی پیشرفته‌ی آن از جمله گسلش و تعهد در عمل، که ارزش بالایی به معاملات ما می‌بخشد، می‌تواند بطور چشم‌گیری روانشناسی معاملاتمان را در جهت مثبت تغییر دهد. بجای درگیر شدن در بررسی و مهار افکار واحساسات ناخواسته، ذهن آگاهی و سایر فنون به شما اجازه می‌دهد تا مانند یک استادِ آیکیدوی ذهنی[3] بتوانید افکار و احساساتتان را کنار بزنید و ذهن خود را برروی چیزی که واقعاً مهم است – یعنی معامله‌هایتان – متمرکز کنید.

با وجود این، اگر بخواهید در زمینه‌ی معامله‌گری به حد اعلا برسید، بالا بردن چابکی ذهنی تنها کافی نیست. معامله‌گری در اصل، فعالیتی عملکرد-محور است. ما دانش، مهارت‌ها و توانایی‌های معامله‌گری را کسب می‌کنیم وسپس با فعالیت در بازار هرآنچه را می‌دانیم و قادر به انجام آن هستیم، بکار می‌گیریم. در هر زمینه‌ای مربیان، مشاوران و آموزش‌های تخصصی بهترین عملکرد‌ها را تعلیم می‌دهند. آموزش ساختاریافته، فرصت‌هایی را برای فراگیری مهارت‌ها و غلبه بر چالش‌های ذهنی فراهم می‌آورد. آموزش بسیاری از معامله‌گران، ساختاریافته نیست. آن‌ها به حال خود رها می‌شوند. این کتاب در صدد تغییر این شرایط است.

آن‌چه درهر فعالیت مهم است داشتن فرایند و جدا نشدن از آن است. فرایندها مجموعه‌های مشخصی از فعالیت‌ها یا مراحلی هستند که برای دستیابی به نتیجه‌ای دلخواه باید اجرا یا طی شوند. هرچه قدر که در فرایندی مناسب، ثابت قدم‌تر باشیم، بهتر می‌توانیم دانش، مهارت‌ها و توانایی‌های خود را بکار گیریم و معاملاتمان نتایج بهتری خواهند داشت، با فرض ثبات سایر شرایط. طرح‌های من درمورد فرایند روانشناسی معامله‌گری در دوره‌های تحصیلات تکمیلی روانشناسی ورزش و عملکرد انسان که توسط چارلی ماهر[4]، روانشناسی قابل در ورزش، تدریس می‌شد، متولد شد. کلاس‌های چارلی به من کمک کرد تا طرح‌های خود را در روانشناسی معاملات تغییر دهم. در این تغییر، از روش‌های روانشناختی سنتی و شیوه‌های گوناگون تلاش برای ایجاد تغییر در تفکرات و احساسات افراد فاصله می‌گیریم و به سمت بکارگیری مستقیم روانشناسی در فرایند معامله‌گری – چگونگی آمادگی برای انجام معاملات، چگونگی انجام معاملات و چگونگی ارزیابی عملکرد معاملات خود – حرکت می‌کنیم.

این اولین کتاب در زمینه‌ی روانشناسی معامله‌گری است که بر مبنای قدرتِ ذهن آگاهی و بر پایه‌ی فرایند، قرار گرفته است. ترکیب فرایندی مناسب در روانشناسی معامله‌گری با ذهن آگاهی و سایر مهارت‌های ذهنیِ برجسته، می‌تواند به شما کمک کند تا ابعاد روانشناختی و ابعاد تکنیکال معاملات خود را تا حد اعلا ارتقاء بخشید.

چگونگی سازماندهی این کتاب:

این کتاب به سه بخش تقسیم شده است. در بخش یک (فصول یک تا چهار) مشکلات منحصر به فردی را که معامله‌گران با آن‌ها مواجه می‌شوند، اعم از ذهنی و احساسی، به بحث می‌گذاریم. قطعاً، معامله‌گران برای موفقیت در معامله‌گری ابتدا باید بدانند که چه چیزی باعث عدم موفقیتشان می‌شود. در بخش دو (فصول پنج تا هشت) به معرفی “ذهن آگاهی” می‌پردازیم، به این‌که ذهن آگاهی چیست، چگونه می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا با چالش‌های ذهنی و احساسی خود در معامله‌گری مقابله کنند و چطور ذهن آگاهی را بکار گیرند. در بخش سه (فصول نه تا یازده) فرایندی ساختاریافته در روانشناسی معاملات را ارائه خواهیم داد، فرایندی متشکل از سه بازه‌ زمانی بهمراه مهارت‌های ذهنی ارزشمندِ قابل کسب توسط معامله‌گران که می‌تواند آن‌ها را در راه پیشرفتی مستمر قرار دهد بگونه‌ای که در بازی معامله‌گری به حد اعلاء و تبحر دست یابند.

بخش یک

چالش‌های روانشناختی زیادی در طول مسیر معامله‌گری موفق وجود دارد که باید بر آن‌ها غلبه کنیم. سوگیری‌های شناختی و فرایندهای کاوشی – آن‌دسته از حساب‌های سرانگشتی ذهنی که ما آن‌ها را بگونه‌ای اثربخش و همیشه در زندگی روزمره‌ی خود بکار می‌بریم اما برای معامله‌‌گری مناسب نیستند – به راحتی می‌تواند معامله‌گران ناآگاه را اغفال کند. احساسات نیز می‌تواند چالشی قابل توجه برای معامله‌گران باشد. سوگیری‌های شناختی و احساسات می‌تواند باعث شود که شما سهام زیان‌ده را نگه دارید، در زمان نامناسب و در مسیر اشتباه معامله کنید، به ناگاه معاملات برنامه‌ریزی نشده‌ای را انجام دهید و معاملات نامعقول دیگری از این دست.

فصل‌های بخش اول دلیل بنیادین رفتار‌های معامله‌گری نامعقول را به شما نشان می‌دهد. نمونه‌های واقعی از معامله‌گران در موقعیت‌های واقعی معاملاتی باعث روشن و قابل فهم شدن مفاهیم می‌شود. تمرین‌ها و موقعیت‌هایی عملی ارائه شده است که شما را قادر می‌سازد مشکلات ذهنی و احساسی و رفتارهای نامعقول معامله‌گری که در معاملات خود با آن‌ها روبرو می‌شوید، شناسایی کنید و به گونه‌ای مؤثر آنها را مرتفع سازید.

در بخش یک همچنین به ترس و شکل‌های مختلف آن، همراه با اضطراب، سایر احساسات قوی از جمله خشم و خستگی، و برانگیختگی‌های احساسی – مواقعی که در آن‌ها احساسات بر ما غلبه می‌کند و باعث می‌شود نسنجیده عمل کنیم و در معامله‌ی خود زیان کنیم – نگاهی دقیق می‌اندازیم. هوش احساسی را معرفی می‌کنیم؛ تواناییِ روانشناختیِ بااهمیتی که به شما کمک می‌کند هیجانات خود را بشناسید، معانی آن‌ها را بفهمید و با الگوهایی که بطور معمول دنبال می‌کنند، آشنا شوید. همین به تنهایی در معاملات شما بسیار سودمند است.

در این بخش به بررسی روش‌های پیش‌فرض معامله‌گران در برخورد با احساسات ناخواسته، بخصوص ترس، می‌پردازیم و دقیقاً نشان می‌دهیم که چرا این روش‌ها تأثیر ندارند. تجربه‌ی روش زیان گریزی را بررسی می‌کنیم، این‌که چرا در واقع رها کردن معاملات سودده برای ما کاملاً طبیعی است و چگونه می‌توانیم به حل این مسئله بپردازیم. همچنین نشان خواهیم داد که تلاش برای حذف احساسات در طی انجام معاملات – که تصور عمومی از آن حمایت می‌کند – کاملاً اشتباه است. بعد از خواندن این بخش، هرگز همانند گذشته به احساسات نگاه نمی کنید.

بخش دو

در بخش دو “ذهن آگاهی” را  مطرح می‌کنیم. ذهن آگاهی یکی از مهارت‌های قدرتمندی است که همه‌ی معامله‌گران باید آن را در خود بپرورانند. تحقیقات موثقی نشان داده که ذهن آگاهی بواسطه‌ی منافع زیادش، برای معامله‌گران بسیار ارزشمند است. ذهن آگاهی باعث افزایش تمرکز و دقت می‌شود که در نتیجه می‌توانید بازار و فرصت‌های معامله‌گری ارائه شده توسط آن را با وضوح بیشتری ببینید. ذهن آگاهی مستقیماً به کنترل ترس کمک می‌کند، به کنترل احساسات درونی قوت می‌بخشد و بطور چشم گیری اضطراب را کاهش می‌دهد.

ذهن آگاهی به شما می‌آموزد که حتی درصورت داشتن احساسات ناخواسته هم می‌توانید به درستی معامله کنید. تمرین ذهن آگاهی به همراه مهارت‌های روانشناختی پیشرفته شامل گسلش[5]، پذیرش و تعهد به شما کمک می‌کند تا تمرکز خود را برروی فعالیت‌های ارزشمندی حفظ کنید که به بهترین شکل شما را در انجام معاملات یاری می‌رسانند بطوری که بجای آشفته شدن با اضطراب، ترس و سایر احساسات ناخواسته، می‌توانید آن‌ها را بکار برید. ذهن آگاهی همچنین به شما کمک می‌کند تا خطاهای رایج ایجاد شده از طریق بکارگیری میانبرهای ذهنی (روش‌های اکتشافی شناختی) در معامله‌گری را کاهش دهید. ذهن آگاهی به شما اجازه می‌دهد تا بخش مشورتی ذهن خود را بکار گیرید و به تصمیم‌گیری‌های خود استحکام بخشید. ذهن آگاهی همچنین یادگیری را ارتقاء می‌دهد که شما می‌توانید با تمرین سنجیده (که در بخش سوم بحث شده است) به تبحر در معامله‌گری دست یابید.

در فصل دو چندین تمرین همراه با پیشنهاداتی برای چگونگی بکارگیری ذهن آگاهی و توسعه‌ی مهارت‌های ذهن آگاهی ارائه شده است. متن بسیاری از تمرین‌ها را می‌توانید از سایت نویسنده دانلود کنید. در این بخش مثال‌هایی قرار داده شده است تا به شما نشان داده شود که چگونه ذهن آگاهی را در معاملات خود بکارگیرید و برای غلبه بر آن‌دسته از موقعیت‌های معامله‌گری که از لحاظ روانشناختی دشوار هستند، چگونه از آن بهمراه سایر فنون بااهمیت استفاده کنید. زمانی که در موقعیت معامله‌گری دشواری که باعث ایجاد واکنش احساسی می‌شود، قرار می‌گیریم، توجه ما خود به خود به سمت تفکرات و احساسات درونمان برمی‌گردد، تمرکز و ارتباطمان با بازار را از دست می‌دهیم و معامله‌ی چندان خوبی انجام نمی‌دهیم. ذهن آگاهی می‌تواند این گرایش قوی را اصلاح کند و به ما کمک می‌کند تا تمرکز خود را در جایی که لازم است، یعنی بازار حفظ کنیم. همچنین به شما نشان خواهیم داد که چگونه با استفاده از ذهن آگاهی و پیشرفته‌ترین روش‌های دیگر، از عهده‌ی مشکلات کوچک و بزرگ معامله‌گری برآیید. در این بخش در راستای غلبه بر موقعیت‌های خاص و دشوار معامله‌گری، پروتکلی صریح به شما داده خواهد شد که بهمراه آن جزئیاتی از چگونگی بکارگیری موفقیت‌آمیز این روش‌ها توسط دو معامله‌گر بمنظور حل رفتارِ مشکل‌سازِ رهاکردنِ معاملات خوب و رفتارِ افزودن به حجم معاملات، بعد از زیان، ارائه می‌شود.

بخش سه

برای دستیابی به موفقیت مطلوب و حداکثری در معامله‌گری، علاوه بر ذهن آگاهی و دیگر مهارت‌های ذهنی، به فرایند روانشناختی مناسب معامله‌گری نیز نیاز دارید تا به شما در گسترش مستمر مهارت‌های ذهنی و تکنیکالتان یاری رساند. فرایند روانشناختیِ معامله‌گری ارائه شده در این بخش، یک چارچوب آگاهانه‌ی روانشناختی است در راستای پیشرفت شما در معامله‌گریِ موفق. این چارچوب از مدل عملکرد انسان و ورزش چارلی ماهر[6] اقتباس شده است. این چارچوبِ روانشناختی در معامله‌گری از سه اصل روانشناختی در فرایند معامله‌گری تشکیل شده است: آمادگی در سطح بالا، اجرای اثربخش و خود-ارزیابیِ سازنده. درون هر یک از این اصول، چهار مهارت ذهنی ارزشمند وجود دارد که برای هر فرد معامله‌گری سودمند خواهد بود. با شناسایی ضرورت‌های رشدی فردی خود، خلق اهداف 5 مشخصه‌ای جورج دوران برای تأمین این ضرورت‌ها، اجرای اهداف، ارزیابی آن‌ها و تعدیل آن‌ها تا زمان تبدیل یک محدودیت در معامله‌گری به مهارت و توانایی جدید قابل اتکایی در شما، فرایند رشد و پیشرفت فردی شما مشخص می‌شود. مثال‌هایی موردی از معامله‌گران ارائه شده است که به روشن و شفاف شدن این مفاهیم کمک می‌کند. اصول، مهارت‌ها و رویه‌های خاصی از جمله پارک کردن ذهنی، روال ذهنیِ ارائه شده توسط راس هریس، ارزیابی عملکرد معامله‌گر و تمرین‌های سودمند دیگر شرح داده شده است.

این کتاب به عنوان کتابچه‌ی راهنمای روانشناسی معامله‌گری تهیه شده است. نمودارها و شکل‌هایی وجود دارد تا شما بتوانید اطلاعاتی را که کسب کرده‌اید در موقعیت‌های شخصی خود بکارگیرید. به شما پیشنهاد می‌کنم که نه تنها این کتاب را بخوانید بلکه تمرین‌های آن را نیز انجام دهید، مهارت‌های ذهن آگاهی را فراگیرید، و هرآنچه را که یادگرفتید در معامله‌گری‌های خود بکارگیرید. اجازه دهید که این کتاب مربی، معلم و راهنمای شما در مسیر دستیابی تسلط بر جوانب تکنیکال و ذهنی معامله‌گری باشد. همراه با ذهن آگاهی معامله کنید و با ذهن آگاهی و روانشناسی پیشرفته‌ی معاملات به عملکرد مطلوب خود در معامله‌گری، دست یابید!